حس آن

ناله دوستت دارم

تبلیغات در سایت ما
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما

تبلیغات سایت

حس آن

حس آن

حس آن ته سیگار مچاله

حس آن شاخه شکسته روی زمین

حس بیمار در کما رفته

حس آن بره که گرگ نشسته برایش به کمین

حس تنهایی و رخوت

حس جان دادن تو خلوت

حس مرگ دارم امشب

 

خداوندا

خداوندا

خـداونـدا نــگـذار"  

"دلـتنـگـش باشـم وقــتــیكـه"  

حــتـی در"خـیالـش هـم نـیـستــم"....!!!

گول نخور

گول نخور

گولِ ظاهرش را نخور به ظاهر انسان است
 
ولی‌ گاهی اوقات کاری می‌کند
 
که از هیچ گرگی بر نمی‌آید…

خستگی..

خستگی..

راسـت مـیگن ، ، ، ♚ 

♔ آدما مـثـہ نوشـــتہ  هـاشـــون نـیـسن... ♚

♔ مـثلا خوده مـــن ، ، ،♚  

♔ خـــیلــے بیـشـتـر از اون چـیـزے کـہ ➺ ♚

♔ ایـنجا میـنویسم ؛ ؛ ؛ ♚

♔ دلم  مـــیگیـرهہ . . . . . ♚ 

♔ خیلـــے . . . . .

خدانگهدار...

خدانگهدار...

, رفــــت و گفــــت:خــــُدانگهــــدارتگفتــــم بــــرو ولـــےاگــــر سر راهــــت خُـــــدا رٱ دیدیبــــگو: دلِ شکستــــہنگهــــدار نمــے خــــواهــــد...

رفتن..

رفتن..

رَفـتن هَمیشــهِ پـا نمیخۅاهـَـد! گاهی آدم اَز دَســت میـرۅَد، بی هیــچ ‌رَد ۅپایــّی ..

چقدر...

چقدر...

چِقَـد دَرِگۅشِـت میگـفتَم

ڪـاش میـموندیم ۅاسـهـِ هَمیشـهـِ بَرا هَمـْ ..

یه وقتایی

یه وقتایی

یه وقتایی یه جاهایی یه حرفایی...

چنان آتیشت می زنه که...

دوست داری فریاد بزنی ! ولی نمیتونی ...

دوست داری اشک بریزی و نمیتونی

حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه !

تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه به این میگن درد بی درمون...!!!

ادمه ...

ادمه ...

ﺁﺩﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭ … ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ … ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ … ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …

خاموش کن

خاموش کن

ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﻓﺎﻧﻮﺱ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...

ﮔﺎﻫــــــﮯ ﭼﻪ ﺍﺻـــــﺮﺍﺭ ﺑــــﻴﻬﻮﺩﻩ ﺍﻳﺴـــــﺖ ...

ﺍﺛــــﺒﺎﺕ ﺩﻭﺳــــــﺖ ﺩﺍﺷـــﺘﻨﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ،ﻣــــــﻌﺮﻓﺖ ﻫﺎﮮ ﺑﯽ ﺟﺎﻳﻤﺎﻥ ...

ﻣـــــﻬﺮﺑﺎﻧﮯ ﻛﺮﺩﻥ ﻫﺎﮮ ﺍﻟـــﻜﻴﻤﺎﻥ ...

ﺑﻬﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺎﮮ ﺑــــــﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪﻣﺎﻥ ...

ﺗــــﻼﺵ ﻫﺎﮮ ﺑﮯ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺍﮮ ﺣﻔﻆ ﺭﺍﺑـــﻄﻪ ﻫﺎﻳﻤﺎﻥ !ﻭﻗﺘﮯ ﺑﺮﺍﮮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮮ ﺍﻣﺮﻭﺯﮮ ﺧﻮﺑﮯ ﻭ ﺑﺪﮮ ﻳﻜﮯ ﺍﺳـــﺖ !ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ " آدم " ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ ....!

کاش یادت نرود

کاش یادت نرود

کاش یادت نرود

روی این نقطه پررنگ بزرگ ،بین بی باوری آدم

هایک نفر میخواهد ،که تو خندان باشی؛ نکند کنج هیاهوی زمانبروم از یادت ... !

حرمت هایی که دلشکسته شد

حرمت هایی که دلشکسته شد

حرمتها که شکسته شد

مسیح هم که باشی نمیتوانی دل شکسته را احیا کنی

آنچه در دستت امانتی پنهان بود حراج شد

آنچه نباید بگویی گفته شد

فاجعه را که عذر خواهی درست نمیکند

حرف، حرف ویران کردن دل است نه

دیواری که خراب کنی و از نو بسازی

دلی که ویران کردی قصری بود که

خودت ساکن آن بودی راستی حالا که خودت را بی خانه کردی با آوارگیت چه می کنی ؟شاید به خرابه های جامانده از دیگران پناه میبری ...

سهم من

سهم من

 سهم من ازچشمان تو

                  پلکى بسته است،

     گله اى نيست،

                    ببندو برو....

روز وشب...

روز وشب...

روز و شب...

منتظرِ...

معجزه ای ملموسم

که تو را

سویِ منِ

غمزده

برگرداند!

به وبلاگ خود خوش امدید

با سلام.به دنیای لوکس بلاگ و وبلاگ جدید خود خوش آمدید.هم اکنون میتوانید از امکانات شگفت انگیز لوکس بلاگ استفاده نمایید و مطالب خود را ارسال نمایید.شما میتوانید قالب و محیط وبلاگ خود را از مدیریت وبلاگ تغییر دهید.با فعالیت در لوکس بلاگ هر روز منتظر مسابقات مختلف و جوایز ویژه باشید.
در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.برای حفظ زیبابی وبلاگ خود میتوانید این پیام را حذف نمایید.امیدواریم لحظات خوبی را در لوکس بلاگ سپری نمایید...

ليست صفحات

تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد